هاسبارا؛ حقیقت یا روایت؟

هاسبارا؛ حقیقت یا روایت؟

به گزارش مشرق ، هاسبارا واژه ای عبری به معنای «توضیح» یا «روشنگری»، به تلاش های تبلیغاتی اسرائیل برای مشروعیت بخشی به اقداماتش و تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهان اشاره دارد. این راهبرد از طریق تولید محتوا در شبکه های اجتماعی، رسانه ها، لابی گری و تربیت فعالان رسانه ای اجرا می شود.

هاسبارا در اوایل قرن بیستم توسط ناهوم سوکولوف، به عنوان یک راهبرد تبلیغاتی برای معرفی اسرائیل به عنوان قربانی مقاوم شکل گرفت و پس از جنگ جهانی دوم و هولوکاست، در چهارچوب مشروعیت بخشی به ایجاد دولت یهودی گسترش پیدا کرد و سه محور اصلی تبلیغاتی آن شامل قربانی بودن یهودیان، ضرورت تأسیس اسرائیل برای بقای آن ها و وجود تهدید دائمی علیه اسرائیل شد.

پس از تأسیس اسرائیل در سال 1948، هاسبارا ابتدا از طریق دیپلماسی سنتی و رسانه های چاپی اجرا شد؛ اما با پیشرفت تکنولوژی، اینترنت و رسانه های دیجیتال، ابعاد گسترده تری پیدا کرد. تا سال 2021، وزارت امور راهبردی اسرائیل مسئول هاسبارا بود، اما پس از انحلال این وزارتخانه، این مأموریت به وزارت خارجه سپرده و تحت هدایت یائیر لاپید، یک پروژه 30 میلیون دلاری برای حمایت از نهادهای خارجی راه اندازی شد.

این نهادها شامل اینفلوئنسرها، سازمان های نظارتی رسانه ای و گروه های حامی اسرائیل در شبکه های اجتماعی و رسانه های جهانی بودند که محتوای هماهنگ با رویکردهای اسرائیل را منتشر می کردند. البته با بازگشت بنیامین نتانیاهو به قدرت و انتصاب ران درمر به عنوان وزیر امور راهبردی، این وزارتخانه مجدداً فعال شد و در کنار وزارت خارجه اهداف هاسبارا را پیگیری کرد.

دیپلماسی عمومی در رژیم اسرائیل که غالباً با عنوان هاسبارا شناخته می شود، علاوه بر توجه ویژه به رسانه ها و فضای دیجیتال، شامل همکاری های فرهنگی، برنامه های تبادل دانشجویی، دیپلماسی ورزشی و کمک های بشردوستانه برای بهبود تصویر اسرائیل در افکار عمومی جهان به کار گرفته می شود. سفارتخانه ها و کنسولگری ها و لابی های قدرتمند اسرائیل، نظیر AIPAC در آمریکا و EJC در اروپا نیز، نقشی کلیدی در همسو کردن سیاست های خارجی این کشورها با اهداف اسرائیل دارند. هاسبارا عمدتاً توسط وزارت خارجه پیگیری می شود؛ اما کاملاً هم زیرمجموعه این وزارتخانه نیست، بلکه واحد ستاد ملی تبلیغات دفتر نخست وزیری نیز آن را پیگیری می کند.

به عبارتی دیگر، هاسبارا را می توان به عنوان یک «استراتژی فرابخشی» توصیف کرد که برای دفاع از اسرائیل در فضای بین المللی طراحی شده زیرا پروژه های هاسبارا همواره با هماهنگی وزارت خارجه، وزارت امور راهبردی، دفتر نخست وزیر، وزارت دیاسپورا، وزارت دفاع، ارتش اسرائیل و... اجرا می شوند و در مواقع لزوم همگی این نهادها درباره چگونگی اجرای هاسبارا پاسخگو هستند.

برای مثال گالیت دیستل اطباریان، وزیر سابق اطلاعات، 4 روز پس از 7 اکتبر در مصاحبه با شبکه 12 اسرائیل حاضر شد و در پاسخ به انتقاد مجریان از عملکرد هاسبارا طی این مدت گفت: «ده ها صفحه را باز کردیم که کسی نفهمید برای ما هستند، ده ها ویدئو تولید کردیم که کسی متوجه نشد کار ما بود. برای اینفلوئنسرها تیم های رسانه ای فرستادیم، به ویژه آنهایی که در خارج از کشور مخاطب دارند.

پیام «حماس، داعش است» را درست کردیم و امروز دیدیم در همه جای جهان آن را منتشر کرده اند. اسامی افراد را فاش نمی کنم اما می توانم بگویم که به لطف کار تیمی توانستیم یک گروه توجیهی برای مطبوعات درست کنیم، چون من نمی توانم بسیاری از کارهایی را که انجام می دهم، توضیح دهم. کار ما دیپلماسی عمومی نیست، تأثیرگذاری است و من نمی توانم موفقیت هایمان را جار بزنم.»

بازتعریف حقیقت و مدیریت روایت ها در بحران

پس از 7 اکتبر 2023، اسرائیل به موازات عملیات نظامی در غزه، در جبهه رسانه نیز تلاش کرد تا روایت خود را تقویت کند. این راهبرد سه پیام اصلی را دنبال می کرد:

1. ایجاد احساس امنیت در میان مردم داخل اسرائیل با پیام «ما قوی هستیم و از شما محافظت می کنیم.»

2. بازدارندگی دشمنان اسرائیل با پیام «اگر حمله کنید، با قدرت پاسخ خواهیم داد.»

3. کسب مشروعیت در جامعه بین المللی با پیام «ما قربانی هستیم و فقط از خودمان دفاع می کنیم.»

در این راستا، چندین روایت رسمی تقویت شد:

• اسرائیل قربانی یک حمله تروریستی بی سابقه است و برای دفاع از خود مجاز به انجام هر اقدامی است.

• بیمارستان ها، مدارس و دفاتر رسانه ای، پایگاه های حماس هستند و هدف قراردادن آن ها اجتناب ناپذیر است.

• آنروا با حماس ارتباط دارد و برخی کارکنان آن در حملات 7 اکتبر مشارکت داشته اند، پس باید کمک های بین المللی به آن متوقف شود.

• افزایش تلفات غیرنظامیان نتیجه استفاده حماس از سپر انسانی است، نه سیاست های نظامی اسرائیل.

انتشار گزارش هایی درباره خشونت حماس مانند تجاوز دسته جمعی به زنان اسرائیلی، سربریدن نوزادان و اعدام های دسته جمعی، به احساس خطر و ضرورت اقدام نظامی گسترده دامن زد. این روایت ها در روزهای اولیه جنگ باعث شد اسرائیل کنترل افکار عمومی را در دست بگیرد. در داخل اسرائیل نیز فضای بحران موجب کاهش اعتراضات علیه دولت شد.

مدیریت اطلاعات و نقش رسانه های دیجیتال

در فضای دیجیتال، شبکه های اجتماعی مانند توییتر، فیس بوک و اینستاگرام محتوای ضد اسرائیلی را حذف و حساب های فعالان فلسطینی و خبرنگاران مستقل را مسدود کردند. در میدان جنگ، دفاتر رسانه های بین المللی مانند الجزیره و آسوشیتدپرس در غزه بمباران شد و خبرنگاران هدف قرار گرفتند. کمیته حفاظت از روزنامه نگاران این جنگ را مرگبارترین جنگ برای خبرنگاران توصیف کرده است.

اسرائیل با راه اندازی استودیوهای خبری به زبان های مختلف، انجام بیش از 1500 مصاحبه و دعوت از 4000 خبرنگار خارجی، روایت های رسمی خود را در رسانه های جهانی گسترش داد.

علاوه بر این، شرایط ویژه ای برای دانشجویان آمریکای شمالی فراهم شد تا به اسرائیل سفرکرده، با مقامات دیدار کنند و پس از بازگشت، از مواضع اسرائیل در دانشگاه های خود دفاع کنند.

چالش های جدید و ضعف های هاسبارا

ظهور رسانه های مستقل و شهروند - خبرنگاران کنترل روایت را برای اسرائیل سخت تر از همیشه کرد. الجزیره و شبکه های اجتماعی با پوشش مستمر و گسترده، یکی از بازیگران کلیدی در رقابت رسانه ای شدند و ابزارهایی مانند VPN، پلتفرم های غیرمتمرکز و پیام رسان های رمزگذاری شده به کاربران کمک کردند که سانسور را دور بزنند. کاربران فلسطینی و حامیان حقوق بشر از این پلتفرم ها برای مقابله با روایت رسمی اسرائیل استفاده کردند. برخی تحلیلگران این وضعیت را شکست نسبی هاسبارا دانسته اند، زیرا برای اولین بار، تصویر عمومی اسرائیل در برخی مناطق جهان به شدت مخدوش شد.

ادامه تلاش برای مدیریت تصویر جهانی

با افزایش انتقادهای بین المللی اسرائیل بودجه 150 میلیون دلاری برای سال 2025 اختصاص داده است (20 برابر بیشتر از قبل) تا افکار جهانی را درباره اقدامات نظامی اش تغییر دهد.

گیدئون ساعر، وزیر خارجه اسرائیل، دراین رابطه اظهار داشت: «من مصمم به ایجاد تغییر هستم. هر مبلغ کمی که به این هدف اختصاص می یابد، یک سرمایه گذاری است نه هزینه، و اسرائیل و جایگاه آن را در جهان تقویت خواهد کرد.»

نظرات

captcha